روانشناسان میگویند که بزرگترین نیاز بشر محبت کردن و محبت شدن است.
عیسی محبت خود را که بزرگترین همه محبتها است نثار ما کرده، و سپس به ما
میگوید که محبت او را با دیگران هم در میان بگذاریم. برخی از این افراد غریبه
هستند، اما خیلی از آنها هم از نزدیکان ما به شمار میروند. ما آموختهایم و تمرین
کردهایم که چگونه ترتیب مالقات با کسی که قبال با کلیسای ما در ارتباط بوده،
بدهیم. اکنون بیایید به نحوه در میان نهادن انجیل با یک دوست، نگاهی بیندازیم.
شما برای در میان نهادن انجیل با دوستان و اعضای خانوادهتان فرصتهای
زیادی در دست دارید. برای اینکه اعتماد به نفس الزم برای در میان گذاردن مؤثر
انجیل را به دست بیاورید، الزم است تعلیم ببینید و تمرین کنید.
ترکیب مالقات ما با دوستانمان بسیار شبیه کاری است که تا کنون انجام میدادیم.
تنها کافی است در آن چند تغییر ضروری بدهیم.
رشد روحانی با کشمکشهایی نیز همراه است، اما خدا وعده داده که: » با وجود
همه این چیزها، به وسیله او که ما را دوست داشت، پیروزی ما کامل میشود «
رومیان 73:2. قرار بر این است که ما در روح رفتار نماییم و با ایمان زندگی
کنیم. یعقوب 3:4: میگوید: » بنابراین کسی که بداند نیکی چیست و نیکی نکند،
گناه کرده است«. زندگی مسیحی صحنه نبرد است! بزرگترین دشمن ما شیطان،
پیوسته سرگرم وسوسه کردن ما میباشد تا مرتکب گناه شویم و در زندگی از خدا
اطاعت نکنیم. در این درس خواهیم آموخت که شیطان، هرچند شکست خورده، اما برای جنگیدن
بر ضد ما یک راهبرد دارد و آن وسوسه کردن ما به ارتکاب گناه است. خدا از
وسوسهها و ترسهای ما آگاه است و هرآنچه که برای غلبه بر وسوسه نیاز داریم
را فراهم نموده است. خواهیم آموخت که چگونه با ایمان زندگی کنیم. شیطان
شما در نبردی روحانی به سر میبرید. خیلی مهم است که در این نبرد دشمنتان را
بشناسید. مکاشفه 2::3- :: را بخوانید. پولس پس از آنکه به مسیح ایمان آورد، خود را درگیر نبردی روحانی یافت. جسم
)امیال نفسانی( او بر ضد زندگی تازه مسیحیاش وارد جنگ شده بود. میدانید که
جسم شما بدون تغییر باقی میماند. طبیعت گناه آلود از انجام کارهای خوب عاجز
است. ارزیابی خدا را در مورد آن قبول کنید و از نقشهای که در این ارتباط پیش
پایتان میگذارد پیروی نمایید. هنگامی که با فکر کردن بر طبق کالم خدا، به او اجازه میدهید تا
هدایت شما را به دست بگیرد، ذهنهایتان تازه میشود )رومیان 2::2(.
ذهن تازه شده شما بر احساساتتان اثر گذاشته، محبت، خوشی، آرامش
و غیره )غالطیان 22:1 و 27( را جایگزین ترس و شک و غیره میکند. در این چارچوب ذهنی، شما میخواهید )تصمیم میگیرید( که )از
طریق حواس جسمانی پنجگانه چشایی، بساوایی، بینایی، شنوایی و
بویایی( دست به اقداماتی بزنید که به اعمال خوب منجر میشوند. این
اعمال، که روحالقدس قدرت انجامشان را به شما بخشیده، خدا را
خشنود خواهند ساخت و او را جلال خواهند داد.
وسوسههای پیاپی
الف( شیطان ما را اغوا میکند یا از محدوده ایمنی ما را بیرون می
کشد. او ما را میشناسد و میداند که به عنوان افراد انسانی امکان
مجذوب شدن را داریم.
ب( او روی ما کار میکند تا سرانجام تصمیم به ارتکاب گناه بگیریم.
او نمیتواند ما را به ارتکاب گناه وادار سازد؛ تنها میتواند ما را
وسوسه کند. انتخاب با ما است که گناه بکنیم یا گناه نکنیم.
پ( هنگامی که گناه کردن را انتخاب میکنیم، شیطان در جدا کردن ما
از مشارکت با خدا موفق میشود. این امر نیز به نوبه خود حس
تقصیر و ناراحتی را وارد زندگی ما میکند. شیطان که منشأ همه بدیها است، نمیتواند بر روح ما که روحالقدس
در آن ساکن شده است، تأثیر بگذارد. از این رو از طریق نظام دنیا-
طمع، قدرت، شهوت، ترس و لذت- عمل میکند. او ما را وسوسه می
کند تا از طریق امیال جسمانیمان، راه نااطاعتی از خدا را انتخاب
کنیم. حواس ما برانگیخته میشوند، چون هنوز از لذت گناه خاطرات
و عاداتی در ذهن داریم. ذهن ما، که در فرایند تازه شدن قرار گرفته،
هنوز آسیب پذیر است و در مواقعی دروغهای شیطان را باور میکند.
اختیار با ما است که تصمیم بگیریم برای جالل و لذت خودمان زندگی
کنیم یا برای برای جالل خدا. اما با انتخاب کردن خودمان، مرتکب
گناه خواهیم شد و به خدا هم بیحرمتی خواهیم کرد. البته، این کار ما
شیطان را که دشمن خدا است، خشنود خواهد ساخت.