مذهب معمولاً، امّا نه همیشه، با یک سیستم خاص ایمانی و عبادت خدا یا خدایان متعالی ارتباط دارد. با این حال، در گفتمان حقوق بشر، استفاده از اصطلاح «مذهب» شامل حمایت از حق اعتقادات غیر مذهبی مانند آتئیسم (بیخدایی)[۱]و یا اگنوستیسیم (لاادریگری)[۲]نیز میشود. در سال ۱۹۹۳، کمیته حقوق بشر که یک نهاد مستقل از ۱۸ کارشناس منتخب سازمان ملل است، مذهب یا عقیده را بهعنوان «باورهای تئیستی (کسی که به خدا یا خدایان باور داشته باشد)، غیر تئیستی یا بیخدایی (کسی که به خدا یا خدایان باور نداشته باشد)، به علاوه حق عدم اذعان به هرگونه مذهب یا اعتقاد» توصیف کرد.
اعتقادات مذهبی و غیر مذهبی به میلیاردها نفر از مردم در سراسر جهان امید میدهد، تسلی میبخشد و توان بالقوه برای صلح و آشتی دارد. متأسفانه، آنها در عین حال منبع تنش و اختلاف شدید نیز بودهاند. این پیچیدگی و دشواری در تعریف «مذهب» و «عقیده» به صورت جامع، به وضوح در مبارزه مداوم برای دفاع از آزادی مذهب یا عقیده در زمینه حقوق بشر بینالملل دیده میشود. این مبارزه قرنها است که ادامه دارد و منجر به درگیریهای بیشمار و اغلب تراژدی شده است. در قرن بیستم بود که ارزشهای مشترک مربوط به آزادی مذهب و عقیده در معاهدات، اعلامیهها و کنوانسیونهای متعدد بینالمللی تدوین شد.
سازمان ملل متحد اهمیت آزادی مذهب و عقیده را در اعلامیه جهانی حقوق بشر در سال ۱۹۴۸ به رسمیت شناخت. در ماده ۱۸ اعلامیه حقوق بشر آمده است: «هر کس حق دارد که از آزادی فکر، وجدان و مذهب بهرهمند شود. این حق متضمن آزادی تغییر مذهب یا عقیده و نیز متضمن اظهار عقیده و ایمان میباشد و همچنین شامل تعلیمات و اجرای مراسم دینی است. هر کس میتواند از این حقوق منفرداً یا اجتماعاً و بهطور کلی خصوصی یا عمومی برخوردار شود».
مقررات مشابهی در ماده ۱۸ میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی، و همچنین سایر ابزارهای منطقهای و تخصصی حقوق بشر نیز موجود است. با این حال، تلاش برای ایجاد اسنادی مرتبط به آزادی مذهب یا عقیده که لازم الاجرا باشد یعنی وجاهت حقوقی داشته باشد همچنین ناموفق بوده است.
در سال ۱۹۶۶، سازمان ملل میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی را به تصویب رساند تا بیانیه پیشین خود را در مورد ابراز مذهب و عقیده گسترش دهد. ماده ۱۸ میثاق مدنی و سیاسی یکی از مهمترین مواد در زمینه آزادی مذهب و عقیده به شمار میرود.
در این ماده آمده است:
- هر کس حق آزادی فکر، وجدان و مذهب دارد. این حق شامل آزادی، داشتن یا قبول یک مذهب یا معتقدات به انتخاب خود، همچنین آزادی ابراز مذهب یا معتقدات خود، خواه بهطور فردی یا جماعت خواه بهطور علنی یا در خفا در عبادات و اجرای آدات اعمال و تعلیمات مذهبی میباشد.
- هیچ کس نباید مورد اکراهی واقع شود که به آزادی او در داشتن یا قبول یک مذهب یا معتقدات به انتخاب خودش لطمه وارد آورد.
- آزادی ابراز مذهب یا معتقدات را نمیتوان تابع محدودیتهایی نمود، مگر آنچه منحصراً بهموجب قانون پیشبینی شده و برای حمایت از امنیت، نظم، سلامت یا اخلاق عمومی یا حقوق و آزادیهای اساسی دیگران ضرورت داشته باشد.
- دولتهای طرف این میثاق متعهد میشوند که آزادی والدین و برچسب مورد سرپرستان قانونی کودکان را در تأمین آموزش مذهبی و اخلاقی کودکان مطابق معتقدات خودشان محترم بشمارند.
مادهٔ ۱۹ اعلامیهٔ جهانی حقوق بشر
در مادهٔ ۱۹ اعلامیهٔ جهانی حقوق بشر آمده است: «هر فردی حق آزادی عقیده و بیان دارد و این حق، مستلزم آن است که کسی از داشتن عقاید خود بیم و نگرانی نداشته باشد و در کسب و دریافت و انتشار اطلاعات و افکار، به تمام وسایل ممکن و بدون ملاحظات مرزی آزاد باشد.»
همانطور که خودتان واقف هستید، میزان آزادی بیان در سراسر جهان متفاوت است. برخی کشورها مثل ایران، برای دستیابی به قدرت یا حفظ آن از سیستمهای سانسور قوی و پیچیده استفاده میکنند. این یکی از حقوق بنیادی هر انسانی است که نظرات، عقاید و یا هرگونه اطلاعاتی که دارد را بدون دخالت دیگران بیان کند. بهخاطر همین، نیاز به مادهٔ ۱۹ نباید دست کم گرفته شود. آزادی بیان، که اغلب در چهارچوب مطبوعات آزاد مثال زده میشود، بخش مهمی از اعلامیهٔ جهانی حقوق بشر است. این ماده به شکلگیری یک جامعهٔ مدنی تسهیل میبخشد و به آن کمک میکند. این ماده، حقوق جمعی ما را دربَر میگیرد تا بتوانیم جهان اطرافمان را ستایش کنیم، از آن آزادانه انتقاد کنیم و آن را زیر سؤال ببریم. به همین دلیل است که این ماده یکی از مهمترین حقوق انسانی ما را به قلم کشیده است.
بهعلاوه، آزادی بیان یک ابزار ضروری برای نظام دموکراسی است و میتواند به بهترین نحو در مطبوعات آزاد مورد استفاده قرار گیرد. روزنامهنگاران؛ روزانه اهمیت مادهٔ ۱۹ را به ما نشان میدهند. از خودتان میپرسید چگونه؟
آنها با بهدستآوردن قدرت برای اطلاعرسانی و آموزش عمومی و انتشار آنچه که بهنظر ممکن است بیشتر مورد توجه و علاقهٔ عموم یا مخاطبین قرار گیرد اهمیت این ماده را به ما نشان میدهند. این آزادی، دموکراسی را پایهریزی میکند، چرا که اطمینان میدهد مردم تصمیماتشان را بر اساس اطلاعات صحیح و درست میگیرند، نه بر اساس اطلاعات غلط و غیرعادلانه.
خطر سوءاستفاده از قدرت نیز بهطرز چشمگیری کاهش مییابد؛ زیرا دولت بهطور مداوم مورد بررسی قرار میگیرد و مجبور است از طریق مناظره و آزادی بیان در قبال تصمیمات و اَعمال خود پاسخگوباشد. البته، سانسور اخلاقی و اِعمال برخی محدودیتها میتواند از انتشار کارهای غیرحرفهایجلوگیری کند. اما مقررات سختگیرانهٔ مطبوعات و آزادی بیانی که خاموش شده؛ نه به نفع مردم است و نه آنها را از تهدیدهای امنیتی محافظت میکند. این مقررات تنها برای منافع عدهای محدود با امتیازاتی بهخصوص است. آزادی بیان و انتقاد حقی ذاتی است و نباید وابسته به محدودهٔجفرافیایی یا قدرت شخصی در جامعه باشد. این امر اهمیت مادهٔ ۱۹ که آزادی مطبوعات شامل آن میشود را نشان میدهد.
آزادی بیان متعلق به مردم است. توانایی دسترسی به اطلاعات ما را قادر میسازد تا فرهیختهتر، روشنفکرتر و پیشروتر باشیم. دسترسی به اطلاعات ما را قادر میسازد تا فهم و درکمان نسبت به دنیا و تأثیرات سیاست در آن که تصمیمات روزمرهٔ ما را شکل میدهد بیشتر شود. هر مانعی در راه فهم بهتر این موضوع تهدیدی در مقابل آزادی بشمار میرود. مادهٔ ۱۹، یک قانون اساسی است که افراد جامعه را به پاسخگویی وادار میکند، بحثها و گفتمانهای عمومی را ممکن میسازد و به یک جامعهٔ مدنی و دموکراتیک کمک میکند.