در انجیل یوحنا باب ٢١ آیات ٢٠-٢١، میخوانیم که پطرس از عیسی مسیح دربارهٔ سرنوشت یوحنا سؤال میکند و در آیهٔ بعد عیسی به او پاسخ میدهد: «اگر بخواهم تا بازگشت من باقی بماند، تو را چه؟ تو از پی من بیا.» نمونهٔ دیگر پطرس است. خدا در رؤیا به او نشان میدهد که مأموریتش در بین غیریهودیان خواهد بود و در آن مسیر؛ خدمت او را برکت میدهد. استیفان هم که مردی پُر از ایمان و روحالقدس بود (اعمال رسولان ۶: ۵)، برای خدمت غذادادن به مردم انتخاب شد. چرا استیفان از این موضوع شکایت نکرد یا دلخور نشدکه شخصی مانند او که پُر از فیض و قدرت بود و معجزات و آیات عظیم در میان قوم به ظهور میآورد (اعمال رسولان ۶: ٨)، باید در قسمت پخش غذا خدمت کند و آن رسولان خدمت تعلیم را بر عهده داشته باشند (۶: ۴)؟ چه چیز باعث شد که او به خدمت و نقش بقیهٔ خادمین حسادت نکند؟
استیفان یاد گرفته بود که حتی اگر یک لیوان آب به شخصی بدهد، عیسی را خدمت کرده است. میتوان گفت استیفان با داشتن روحیهٔ همکاری و فروتنی، نسبت به آنچه به او سپرده شده بود، امین بود. او از داشتن نقشی هر چند بهظاهر کوچک در بدن مسیح خوشحال بود. بهنظر من، اگر چه خدمت او غذادادن به مردم بود، ولی خدا فروتنی او را ارج گذاشت و او را شاهدی قرار داد تا در شورای یهود بشارت کلام خدا را اعلان کند.
حالا چند لحظه به این فکر کنید که اگر استیفان با دلخوری، حسادت و رقابت نسبت به بقیهٔ برادران عمل میکرد، چه نتیجهای بههمراه داشت؟ مطمئناً علاوه بر اینکه این برکات را از دست میداد و در خدمت خود ثمربخش نمیبود، در خدمت دیگران هم خلل ایجاد میکرد.
عزیزان، آیا ما از نقشی که در کلیسا داریم خوشحال هستیم؟ حتی اگر فقط لبخند و آغوش ما باعث تسلی و دلگرمی دیگران باشد؟ یا حتی اگر کلامی تشویقآمیز باشد و افتادهای را بلند کند؟ یا حتی اگر فقط در خلوت خود برای موضوعات مختلفی که ایمانداران در کلیسا با آن روبهرو هستند دعا کنیم؟ یا حتی اگر از لحاظ مالی نیازمندان کلیسا را برکت دهیم؟ یا حتی اگر در خانهٔ خود پذیرای ایمانداران برای برپایی جلسات باشیم؟ یا حتی اگر…
آیا برای خدمتی که بقیهٔ اعضای کلیسا انجام میدهند، خوشحال هستیم و برای وسعت و برکت خدمتشان دعا میکنیم؟ اگر در سازمانهای مختلف مسیحی خدمت میکنیم، آیا برای برکت خدمات یکدیگر، یافتن طریقهایی برای خدمت مفیدتر و چالشهایی که میتوانند وجود داشته باشند، دعا میکنیم؟ آیا از پیشرفت و موفقیت یکدیگر شاد میشویم؟ و سؤالات دیگری که ما را بر آن میدارد که همسایهٔ خویش را همچون خویشتن محبت کنیم. محبت به یکدیگر، زنجیرهٔ دوستی و اتحاد را محکمتر میکند تا فقط نفع خود را طالب نباشیم، بلکه در پی ملکوت خدا باشیم.
در نامهٔ پولس رسول به افسسیان ۴: ۳ میخوانیم که: «به سعی تمام بکوشید تا آن یگانگی را که از روح است، به مدد رشتهٔ صلح حفظ کنید.» پولس رسول رسیدن به این صلح و دوستی را نتیجهٔ تلاش و کوششی سخت میداند. این نشان میدهد که اتحاد یکشبه و تنها با دعاکردن حاصل نمیشود، بلکه نیازمند برداشتن قدمهای عملی، تغییر فکر و نگاه ما نسبت به یکدیگر، درک عمیقتر محبت خدا نسبت به هر یک از انسانها و متحملشدن بارهای یکدیگر است. گاهی ممکن است خسته شده و ترجیح دهیم که فقط خودمان باشیم و خدای خودمان، اما وقتی به حضور او میرویم در همان حین که وی با محبتش ما را تسلی میدهد، اشک از چشمان ما جاری میشود؛ چون میفهمیم که او چگونه با وجود تمام اشتباهات و گناهانی که در ماست، باز با عشق ما را به آغوش کشیده و از اینکه پدر ما خوانده شود، اِبایی ندارد. وقتی محبت و فیض خدا را نسبت به خود بیشتر درک کنیم، متوجه میشویم که او با چه مهری ما را همانطور که بودیم پذیرفت و از طریق روح قدوسش، با صبوری و احسان عظیم در ما کار کرد -و میکند-، آنوقت بهتر میتوانیم با ضعفها و تفاوتهای دیگران برخورد کنیم. یاد میگیریم که بهجای غیبتکردن، قضاوت و محکوم کردن، غرغر و شکایت کردن، بدگویی و تمسخر کردن و… برای رشد و بنای یکدیگر، دست کمک بهسوی یکدیگر دراز کرده و چنانچه سوءبرداشتهایی پیش میآید، برای حل آن قدم برداشته و با هم صحبت کنیم (رومیان ١۴: ١ و ١۵: ١). دعا و شفاعت برای یکدیگر، تشویق نقاط مثبت و توانمندیهای همدیگر، درتماسبودن با هم در طول هفته، گذاشتن برنامههای گروهی در کلیسا، داشتن برنامههای تفریحی جمعی، کمک به هم در مواقع مورد نیاز مانند کمک به سالمندان کلیسا، خواهری که تازه زایمان کرده و نیاز به رسیدگی و استراحت دارد، حمایت و توجه به خواهران بیوه و… قدمهایی مؤثر برای ایجاد دوستی و ارتباط بیشتر بوده و قلبها را برای ایجاد اتحاد به هم نزدیکتر میسازد.
اگر چه این روند -همانطور که همگی ما در حال تجربه کردنش هستیم- سخت است، اما خبر خوش برای ما این است که در این مسیر تفکر، تغییر و رشد تنها نیستیم. همانطور که در فیلیپیان ٢: ١۳ میخوانیم: «زیرا خداست که با عمل نیرومند خود، هم تصمیم و هم قدرت انجام آنچه را که خشنودش میسازد، در شما پدید میآورد.» پس اگر تا همینجا در حال تفکرکردن و تصمیمگرفتن برای برداشتن قدمی در این راستا در شما ایجاد شده، بدانید که کار خدا در شما شروع شده است. در همین رساله ١: ۶ پولس رسول به ما اطمینان میدهد که: «یقین دارم آنکه کاری نیکو در شما آغاز کرد، آن را تا روز عیسی مسیح به کمال خواهد رسانید. پس کار خدا را در خودمان ارج بنهیم و با او همراه شویم تا ثمرات روح را در خود و روابطمان شاهد باشیم.»
یکی از مواردی که به اتحاد ما کمک میکند، شناسایی نقاط اشتراک است. در کلام خدا آیاتی را میخوانیم که به اشتراکات ما با یکدیگر اشاره میکنند. بیایید با هم به نامهٔ اول پولس رسول به قرنتیان ١٢: ١۳ نگاهی بیندازیم. در این آیه میخوانیم: «زیرا همه ما، چه یهود و چه یونانی، چه غلام و چه آزاد، در یک روح تعمید یافتیم تا یک بدن را تشکیل دهیم، و همه ما از یک روح نوشانیده شدیم.» در این آیه به دو نکتهٔ اشتراک (یک بدن و یک روح) در دل تفاوتهای قومیتی (یهود و یونانی) و جایگاه اجتماعی مختلف (غلام و آزاد) اشاره میکند. در افسسیان ۴: ۵ پولس رسول به دیگر نقاط اشتراک ما با یکدیگر اشاره میکند: یک امید دعوت، یک خداوند، یک ایمان، یک تعمید، یک خدا و پدر همه که فوق همه، از طریق همه و در همه است. بنابراین، با وجود تمام تفاوتهایی که بین ایمانداران وجود دارد، اعم از تفاوت سطح طبقاتی و اجتماعی، رنگ پوست، میزان تحصیلات، جنسیت و نژاد و… این اشتراکات به ما کمک میکنند تا ارزش یکسان برای یکدیگر قائل بوده، در مسیر تحقق دعای عیسی برای پیروانش که هر یک از ما امروز جزئی از آن هستیم، حرکت کنیم. عزیزان بیایید کمی در مورد هر یک از این نقاط اشتراکی که در بالا اشاره شد، فکر کنیم و اجازه دهیم خداوند اهمیت هر یک از آنها را در روابط و نوع نگاهمان نسبت به یکدیگر پُررنگتر کند.